مرغ دریا
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و
رفت
اندر این خانه ندانم به چه سودا زد و
رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و
رفت
دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت
گشت و فریادکشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست
تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان درهم و ناموزون دید
قلم نسخ بر این خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدی اش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به تننگام قفس
ناله ای در غم مرغان هم آوا زد و رفت
هوشنگ ابتهاج
چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
طبیعت زیبا را با آین نقاشیها تجسم کنید
هدیه به تویی که خیلی دوستت دارم
گروهای خونی چه خصوصیاتهاِیی دارند
128257 بازدید
29 بازدید امروز
38 بازدید دیروز
242 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian